پادکست | کاروانی در دل صحراست، خدا رحم کند
کد خبر: 4073588
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۷
با کاروان شهادت / 1

پادکست | کاروانی در دل صحراست، خدا رحم کند

نسیم محرم در شهر وزیدن گرفته است و قلوب عاشقان خامس آل عبا را مالامال از عشق به ساحت آقای مهربانی کرده است. خبرگزاری ایکنا در ایام سوگواری اباعبدالله حسین(ع)، مجموعه پادکست ادبی «با کاروان شهادت» را با موضوع کاروان امام حسین (ع) تولید و اولین قسمت این مجموعه را تقدیم نگاه مخاطبان گرامی می‌کند.

شنبه منتشر شود / پادکست |کاروان در دل صحراست، خدا رحم کند

 
کد


در این ظلمات شب که دهشت از همه جانب آدمی را در آغوش می‌گیرد و هر دم، پاره‌های از ابر تار، آسمان مهتابی کویر را به سیاهی می‌گرایاند، و در هنگامه‌ای که «از هر طرف جز حیرت نیفزاید»، گویی پیغامی از غیب، همچون شعله‌ای در تاریکی، مرا به خود می‌خواند همانگونه که موسی در طور به آتشی خوانده شد: «اخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی»!
حیران از این ندا، در تلاش برای بازیافتن خویشتن خویش بودم که بی‌تاب از شوریدگی سر بر زمین گرم کویر نهادم تا دل پر آشوبم در آغوش گرم‌ مادریش آرام گیرد...
چه شده‌ست که دامان مادری کویر نا آرام است و نگران؛ در این میانه کویر، در دل تنهایی شب، صدای پای کاروانیان؟!
این چه کاروانی است که شب را منزلی ننهاده و این چنین مستانه و خرامان جانب مقصد گرفته است؟! مگر مقصدش کدامین منزل است که بی‌تاب از آن در خروش است؟!
کیست قافله‌سالار آن که نهیب «انی لا اری الموت الا السعادة» سرمی‌دهد؟!
کیست این قافله که باری از گل و شیشه‌هایی از عطر و گلاب دارد؟! این چه کاروانی است که بار گل به بازار تجارت آورده است؟!
این کدامین بار گل است که خار از کویر برچیند و عطر عاشقی می‌پراکند؟!
اما مگر کاروانیان نشنیده‌اند خورشید کویر چه بی‌رحمانه گل را می‌پژمرد و شیشه عطر را می‌خشکاند؟!
شاید فردا صحرا آکنده از گل‌های پرپر و شیشه‌های بی سر عطر کاروانیان باشد...
«کاروان در دل صحراست، خدا رحم کند»

 

گویندگان : میلاد اوصیا و زینب غفوریان

تدوین: زینب غفوریان

 

انتهای پیام
captcha